مطالب طنز .{اخرخنده}.........
نوشته شده در دو شنبه 9 تير 1393
بازدید : 409
نویسنده : Ali-A-S-D

یه بار بابام گفت برو چایی بریز ، منم گفتم تو نزدیکتری به آشپزخونه تو برو بریز بیار بخوریم !
پا شد رفت اون سر پذیرایی نشست گفت حالا تو نزدیک تری ، تو برو بریز بیار بخوریم …
.
جک فک و فامیل سوتی های کرکر خنده فک و فامیل,نوشته های فک و فامیل,آخر خنده فک و فامیل,خنده بازار فک و فامیل ما,خنده بازار,جوک فک و فامیل
.
بچگیام که فامیلامون میومدن خونمون بچه هاشونو یه گوشه گیر میاوردم تا میخوردن میزدم !
البته خونشون که میرفتم تاااااا میخوردم میزدنماااا …
فک و فامیل انتقام گیره دریم ؟؟؟
.
جک فک و فامیل سوتی های کرکر خنده فک و فامیل,نوشته های فک و فامیل,آخر خنده فک و فامیل,خنده بازار فک و فامیل ما,خنده بازار,جوک فک و فامیل
. ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ ﻃﺮﻑ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﺭﺕ ﻭ ﺯﺭﺕ ﻣﯿﺰﺩ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﺸﺖ ، ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﻋﯿﻦ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻮﮔﻮﻟﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎﺕ ﻣﯿﮑﺮﺩ !
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻤﻮﻧﻢ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ؟
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺑﻮﺩ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ !
ﯾﻨﯽ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ ، ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﯿﮑﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﺟﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛ بعدشم دارم میرم یونیسف !
.
جک فک و فامیل سوتی های کرکر خنده فک و فامیل,نوشته های فک و فامیل,آخر خنده فک و فامیل,خنده بازار فک و فامیل ما,خنده بازار,جوک فک و فامیل
.
مریض بودم مامانم داشت داروهام رو میداد که داداش کوچیکم اومد گفت منم از اینا میخوام !
مامانم گفت الهی مامان بمیره برات ، اینا پی پیه فقط داداش باید بخوره …
بچه هم گفت : اه اه و رفت دنباله بازیش !
تا چند روز وقتی میرفتم WC همش خودمو با سوراخ توالت مقایسه میکردم !!!
.
جک فک و فامیل سوتی های کرکر خنده فک و فامیل,نوشته های فک و فامیل,آخر خنده فک و فامیل,خنده بازار فک و فامیل ما,خنده بازار,جوک فک و فامیل
.
مامانم شیر خریده ماست زده خاله م بهش گفت اگه واقعا میخوای خودکفا بشی باید یه گاو هم ببندی توی حیاطتون که دیگه پول شیر ندی !
مامانم گفت والا یه گاو بستیم اینجا ولی فقط مث گاو سرش تو کامپیوتره شیر نمیده اصن  ! 

بقیه سوتی های آخر خنده جدید فک و فامیل ما  در ادامه مطلب :::…


:: موضوعات مرتبط: مطالب طنز , ,



مطالب طنز{اخرخنده}......
نوشته شده در دو شنبه 9 تير 1393
بازدید : 559
نویسنده : Ali-A-S-D

ما بچه که بودیم مامانمون یه دمپایی داشت که اگه تو دعوا پرت میکرد طرفت و جاخالی نمیدادی مرگ مغزی میشدی !
حالا ماماناى امروزى میخوان تنبیه کنن میگن : آیپد جدید که اومد دیگه برات نمیخریم پسر بی تربیت ، باید با همون آیپد قبلیت بسازى

::

ﻻﮎ ﺯﺩﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍ :
ﺩﺳﺖ ﭼﭗ ﺍﺛﺮ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﺮﺷﭽﯿﺎﻥ
ﺩﺳﺖ راست ﺳﺎﺭﺍ ۵ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ

…::: بقیه اس ام اس های طنز آخر خنده  در ادامه مطلب :::…


:: موضوعات مرتبط: مطالب طنز , ,



زندگی نامه یاس{رپر برجسته ایران}
نوشته شده در دو شنبه 9 تير 1393
بازدید : 493
نویسنده : Ali-A-S-D

در سال 1982 میلادی در تهران متولد شد . یاس اولین بار در سن 16 سالگی شروع به گوش کردن به موزیک های رپ کرد وقتی که پدرش می خواست از سفر تجاری از آلمان بازگردد ، برای او آخرین سی دی های " توپاک " و دیگر خواننده های هیپ هاپ را می آورد .
بعد از مرگ ناگهانی و نا به هنگام پدرش ، یاس در موقعیتی قرار گرفت که می بایست مسئولیت خانواده خود را به عهده گیرد . بدهی های پدرش که بر دوش او افتاده بود به سختی توانست از پس مخارج خانواده خود برآید .

بقیه مطالب در ادامه مطلب......


:: موضوعات مرتبط: همه چیز در مورد یاس , ,



مطالب عشقولانه....
نوشته شده در دو شنبه 9 تير 1393
بازدید : 492
نویسنده : Ali-A-S-D

{شادبمان}

پاکی برف

مرا به یاد تو انداخت

دل تو سبز

لبت سرخ

و روزهایت شیرین

تو دگر غصه نخور

دعایش با من

تو فقط شاد بمان

 




مطالب عشقولانه....
نوشته شده در دو شنبه 9 تير 1393
بازدید : 397
نویسنده : Ali-A-S-D

دوست داشتنت ... دوست داشتنت وقتی مرا نمی خواهی سخت ترین آزمون زندگی است تو ــ تنها مونس زندگی ام! ــ دوستت دارم و اعتراف می کنم رهایی از تو ممکن نیست ... ناگفته هایم را جوی های بی انتهای خیابان ها برده اند و من مشتاقم به همین هر از گاهی از دور دیدنت ... بدون عنوان ......!!! در کنار تو بودن زمان را بی معنا می کند و در بی تو بودن زمان به کار نمی آید حالا تنها سه سطر مانده تا لحظه ی خداحافظی و من دارم با همین شعر لعنتی آخرین فرصت بوسیدنت را از دست ... دادم ! حالا دیگر هر چه که شعر بگویم از تو دورتر می شوم و هر چه شاعرتر باشم بیچاره ترم ... غروب سرد ... به یک پلک تو می‌بخشم تمام روز و شب‌ها را که تسکین می‌دهد چشمت غم جانسوز تب‌ها را بخوان! با لهجه‌ات حسّی عجیب و مشترک دارم فضا را یک‌نفس پُر کن به هم نگذار لب‌ها را به دست آور دل من را چه کارت با دلِ مردم! تو واجب را به جا آور رها کن مستحب‌ها را دلیلِ دل‌خوشی‌هایم! چه بُغرنج است دنیایم! چرا باید چنین باشد؟ نمی‌فهمم سبب‌ها را بیا این‌بار شعرم را به آداب تو می‌گویم که دارم یاد می‌گیرم زبان با ادب‌ها را غروب سرد بعد از تو چه دلگیر است ای عابر برای هر قدم یک دم نگاهی کن عقب‌ها را


:: موضوعات مرتبط: مطالب عشقولانه , ,